لــعل سـلـسـبیــل
چشم که باز می کنی خودتو توی سرزمین ناشناخته ای می بینی که تا حالا ندیده بودی و زاویه ای از زوایای فکر و ذهنت رو کشف می کنی و چیزایی از این خود می بینی که تا حالا ندیده بودی . بعد با افتخار و حتی شاید غرور به کلماتی که پشت سر هم ردیف شدن چشم می دوزی و می گی که اینا همه کار منه ! اون وقت اون من شایسته ی تقدیر می شه . چه تقدیری بالا تر از اون احساس رضایت درونی و کمی هم بیرونی ؟ چه تقدیری بالاتر از ارضای نیازی که سراپای وجودت رو قبل از نوشتن مسخر خودش کرده بود و حالا آروم مثل یه بچه ی کوچیک که توی بغل مادرش خوابش می بره ، در کنار تو و نوشته ات آروم می گیره و تبدیل به یه آرامش شیرین می شه . آرامشی که نهایت قوت رو به قلبت می بخشه و تو نسبت به زندگی امیدوار می شی . نوشتن اینه ! و کسی می تونه همه ی این حس ها و بالا تر از اون رو درک کنه که بنویسه ، با دستای خودش بنویسه ، با ابزاری به نام دست و آفریده ای به نام خط موجودیت خودش رو ثابت می کنه . من منم !
Design By : LoxTheme.com |